با نگاهی گذرا به اطرافمان میتوانیم به این نتیجه برسیم که شاید نزدیک به یکسوم افراد، از پیر و جوان گرفته تا کودک، بهعلت مشکلات بینایی و برخی هم بهدلیل حفاظت چشمانشان از اشعههای مضر، از عینک استفاده میکنند.
خب شاید بد نباشد سری به تونل زمان و تاریخچهی پیدایش عینک بزنیم.
متأسفانه نخستین مخترع عینک شناخته نشده است، اما رومیان اولین مردمانی بودند که به قابلیت شیشه در بینایی بهتر، بهویژه هنگام خواندن، پی بردند.
آنها با شیشههایی بزرگنما، دایرههایی کوچک میساختند و از آن استفاده میکردند. تاریخ نشان میدهد اولین عینکی که قابلیت برچشمگذاشتن داشت، در قرن سیزدهم در ایتالیا ظهور کرد و لنزهای شیشهای برآمدهی اولیهی آن، داخل فریمهای چوبی یا چرمی قرار میگرفتند.
گاهی نیز این فریمها از شاخ حیوانات درست میشد. فریمها یا روی بینی قرار میگرفتند، یا با وسیلهای از پشت سر بسته میشدند.
عینک نشانهی هوش بود؛ نقاشیهای باقیمانده از دورهی رنسانس، دانشمندانی را نشان میدهد که عینکهای اولیه بر چشم دارند و این عینکها یا روی بینی آنها قرار گرفته، یا از پشت سرشان بسته شده است.
عینکسازها لنزهای عینک را با ضخامتهای مختلف و براساس آزمایش بینایی اولیه میساختند. با شهرتیافتن این عینکها، ایتالیاییها آنها را در سراسر اروپا ترویج دادند و بیشترشان به دست ثروتمندان میرسید.
از آنجا که تحصیلات در دورهی رنسانس ویژگیای ارزشمند به حساب میآمد، عینک کمکم به سمبل هوش و موفقیت بدل شد.
آنچه در تاریخچه عینک آمده است، نشان میدهد که با آغاز قرن نوزدهم، عینکها هنوز در دسترس همهی افراد جامعه نبودند، اما انقلاب صنعتی تولید و توزیع لنز و فریم عینک را آسان کرد.
با گذشت زمان و ظهور مواد پلاستیکی قوی، بیشتر عینکها بهجای فریمهای فلزی، چوبی و استخوانی، با فریمهای پلاستیکی تولید شدند. زیرا پلاستیک را میشد بهراحتی شکل داد و با وجود آنها مدلها و طرحهای مختلفی از عینک روانهی بازار شدند.
قرن بیستم را میتوان قرن رواج عینکهای آفتابی نیز نامید. با وجود این، عینک آفتابی اولینبار در چین و در قرن دوازدهم، نه برای بهبود دید، بلکه برای محافظت در برابر نور خورشید، ابداع شده بود.
همچنین از این عینکها در دادگاهها نیز استفاده میشد تا کسی حالت آنها را هنگام حرفزدن متوجه نشود.